وبلاگ شخصی پارازوک



چند وقت پیش تصمیم گرقتم بعد از اون اتفاق بد (بعدا راجع بهش مینویسم) یکم شرایطمو عوض کنم

هزاران فکر و بلند پروازی زد به سرم ولی یکیشون که خیلی وقت پیشتر هم بهش فکر کرده بودم ولی جرعتشو نداشتم برام خیلی شیرین اومد

اگر منو از نزدیک بشناسید میدونید که چقدر آدم سریع جوگیر شونده ایم 

تو اوج عصبانیت و ناراحتی یک موضوع جذاب کوچیک میتونه چنان منو به وجد بیاره که کسی دیگه عصبانیتا و ناراحتیامو جدی نمیگیره بگزریم

من از بچگی عاشق بحث کردن و حرف زدن بودم (بعدا فهمیدم اکثرا تنفر دارن ازش)

از اون سمت هروقت که صحبت میکردم دوست داشتم همه تمام حواسشون به حرف من باشه و ارزش براش قائل بشن و هرچیزی خلاف این از صد تا فحش برام بدتر بود

خوب فکر میکنید آخرش چیشد؟ واضحه تبدیل شدم به یک آدم کم حرف فوق خجالتی و تموم بچگیم و نوجوونیم همینجوری هدر رفت 

باز خداروشکر چندسالی هست که دوباره غیر خجالتی و پر حرف شدم اونم به لطف اتفاقات عجیبی که برام افتاد

از بحث دور نشیم خودتون ویژگی های یک آدم فوق برونگرا رو تصور کنیدهرچی به ذهنتون رسید منو توصیف میکنه برای همین بود که ایده تدریس کردن چیزی بود که حتی فکر کردن بهش هم کلی حال خوب بهم میداد

موقع تدریس شاگردم باید به حرفم با دقت گوش میکرد و کار هایی که خواستم رو انجام میداد و درآخر کلی هم بهم احترام میزاشت و تمام این مدت من در مرکز توجه بودم دیگه چی میخواستم

ولی یک مشکلی بود هنوز جرعت انجامشو نداشتم

میترسیدم

اگر اتفاقا اونجور که برنامه ریزی کردم پیشنره چی؟

اگر معلوماتم اونجا یهو نم بکشه چی؟

چجوری باید برخورد کنم؟ خشن باشم؟مهربون باشم؟

و

اما اینبار دیگه چیزی برای از دست دادن نداشتم 

بعد از اون اتفاق آبروم اونقدرا هم برام مهم نبود

بعد اون اتفاق فقط میخواستم زودتر از خونه برم بیرون نه برای تفریح بلکه برای یچیز مفید، درست مثل اون قدیمتر ها

مثل اون موقع ها که نه تنها هم سن هام بلکه حتی تا چندین سال بزرگ تر ها هم به نصف دست آورد های من هم نرسیده بودن

مثل اون موقع ها که دشمنا حسادت میکردن بهم و دوستان افتخار

تصمیم گرفتم که برای کمتر کردن فشار روی خودم و همینطور عذاب وجدان نگرفتن تدریسم رو رایگان انجام بدم

چون اینجوری طرف به من نمیتونست زیاد هم ایراد بگیره و اینکه منم چون تجربه قبلی نداشتم خیالم راحت بود که مطالب وشیوه بیانم حداقل از مفت بیشتر میرزه

وقتی موضوع رو با هرکسی مطرح کردم بهم بدون شک میگفتن که دیوونه ام

آخه ۷ ماه بود که بعد اون اتفاق بیکار بودم و دست و دلم به کاری غیر از کار خودم نمیرفت (هنوز هم همینطورم کم و بیش)

راست میگفتن من دیوونه ترین آدم دنیا و در عین حال باهوش ترینشونم من یک پوچ بی نهایتم (بعدا این رو هم راجع بهش مینویسم)

از طرفی زبون پایتون رو برای تدریس انتخاب کردم چون به نظرم برای مبتدی ها فهمش ساده تر میومد

اینم بگم که خودم توی پایتون اون موقع مبتدی بودم و تخصصم اندروید با جاوا یا کاتلین بود (اگر نمیدونید چین نترسید صرفا چنتا زبون برنامه نویسی نام بردم)

اینجوری خودم هم مجبور بودم به شکل کاملی مباحثو قبل تدریس یادبگیرم تا بتونم یادشون بدم و اینجوری خیلی زود توی این زبون متخصص میشدم (کار خیلی خطرناکی بود الان که فکرشو میکنم)

پس درکمال حماقت و هوش شروع کردم به ثبت آگهی در هرجایی که هزینه ای نداشت و تعداد بسیار زیادی درخواست گرفتم 

حس عجیبی داشتم، نیمی ترس و نیمی شوق

با چنتاییشون از نزدیک صحبت کردم و درآخر یکی رو انتخاب کردم

و بعد از سه هفته من واقعا اولین جلسه تدریسمو شروع کردم

اشتباه زیاد داشتم و تقریبا هیچ چیز اونجور که برنامه ریزی کرده بودم پیش نرفت ولی در آخر جلسه بی نهایت از خودم راضی بودم

با تموم نواقص به نظرم خیلی بیشتر از انتظارم بودم

با گذشت دوماه از این قضایا کماکان درحال تدریسم

شاید تدریس نتونست تمام مشکلات منو حل کنه و تمام آرامشیو که نیاز دارم بهم بده اما قطعا شروع مهمی در زندگی من بود و شروعش پایان خیلی از درد هام بود و آغازگر عصر جدیدی از زندگی من

این روزا قبل تدریس کلی مطالعه میکنم که همیشه جلو باشم

چیزایی که بلد نیستمو میگم بلد نیستم و سعی میکنم تا جلسات بعد اون مباحثو آماده کنم

کلی برای آماده کردن سرفصل زحمت میکشم و خسته میشم

کلی درحین تدریس انرژی صرف میکنم و یکریز صحبت میکنم و اگر شاگردم هزاربار یک مطلبو نفهمه عصبانی نمیشم و سعی میکنم از راه دیگه ای بهش یاد بدم مطلبو

بعد هر جلسه به ایرادات کارم فکر میکنم

و برای همین هرچقدرم که بد باشم دیگه استرس و نگرانی ندارم وقتی میرم سر جلسه چون میدونم هرچیزی هم بشه میتونم وضعیتو جمعش کنم

و درآخر بگم با تموم اتفاقای عجیبی که افتاد  با تمام سختی های این کار و همینطور با تمام مفتی کار کردن ها که اگر پول کرایه ماشنمو حساب کنیم مفتی که هیچی کلی هم ضرر مالی میکنم صادقانه میگم که من دیوونه وار عاشق تدریس کردنم

تجربه مشابه ،‌حرفی حدیثی بود از من دریغ نکنید

مرسی که خوندید


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اینجا همه چی هست asbesepide thelurishacademy هر چی بخوای آموزش فتوشاپ مطالب اینترنتی بهترین سایت sunami دیدار کلیپ بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. پاورپوینت درسی